در صورت پیروزی ترامپ، دلار دچار بحران خواهد شد؟

اگر دونالد ترامپ در انتخابات هفته آینده پیروز شود، باید حداقل میزان کاهش مالیاتی که در طول مبارزات انتخاباتی داده بود را تعدیل کند و از تشدید مشکل کسری بودجه دوقلو خودداری کند.

به روایتی، آلبرت انیشتین گفته است که «دیوانگی این است که فردی یک کار را بارها و بارها انجام دهد و انتظار نتایج متفاوتی داشته باشد.» ما باید متعجب باشیم که او ممکن است از پلتفرم اقتصادی دونالد ترامپ در تلاش برای یک دوره ریاست جمهوری دیگر چه برداشتی داشته باشد. آقای ترامپ وعده می‌دهد که در صورت انتخاب شدن، سیاست‌های اقتصادی دوره اول خود را با تهاجمی‌تر بودن نسبت به قبل، هم در رابطه با افزایش تعرفه واردات و هم کاهش نرخ مالیات، دو برابر خواهد کرد. فراموش نکنید که این سیاست‌ها منجر به افزایش معنادار کسری تجاری و بودجه در دوران ریاست جمهوری او شد.

دو عامل اصلی اقتصادی در دوره اول ریاست جمهوری آقای ترامپ، افزایش تعرفه‌های وارداتی و کاهش مالیات‌های بزرگ بود. تعرفه‌های بین ۱۰ تا ۲۵ درصدی بر واردات ۳۸۰ میلیارد دلاری از چین، همراه با تعرفه واردات آلومینیوم و فولاد با اندازه مشابه بر بسیاری از شرکای تجاری ما اعمال شد.

در همان زمان، نرخ مالیات بر درآمد شرکت‌ها به طور عمده توسط قانون کاهش مالیات و مشاغل ۲۰۱۷ کاهش یافت. دفتر بودجه کنگره تخمین زد که طی یک دهه، این کاهش مالیات حدود ۱.۵ تریلیون دلار به بدهی عمومی اضافه می‌کند.

نتایج این سیاست‌ها بسیار کمتر از اهداف دولت ترامپ برای حذف کسری تجاری، تحریک رشد اقتصادی و کاهش کسری بودجه بود. در واقع، در دوران ریاست جمهوری ترامپ، کسری تجاری کالاها حدود ۲۰ درصد افزایش یافت و در سال ۲۰۲۰ به بیش از ۹۰۰ میلیارد دلار رسید. در همین حال، حتی قبل از رکود ناشی از کووید ۲۰۲۰، رشد اقتصادی در دوره ریاست جمهوری ترامپ تفاوت کمی با رشد اقتصادی دولت اوباما داشت. در حالی که کسری بودجه به طور پیوسته قبل از اینکه به ۱۳.۳ درصد تولید ناخالص داخلی در سال برسد، افزایش می‌یابد.

آقای ترامپ در حال پیشنهاد تعرفه ۶۰ درصدی بر تمام واردات از چین و تا ۲۰ درصد تعرفه برای همه واردات از بقیه شرکای تجاری ما است. وی در عین حال پیشنهاد تمدید قانون کاهش مالیات و مشاغل، حذف مالیات بر مزایای تامین اجتماعی و کاهش نرخ مالیات شرکت‌ها از ۲۱ درصد به ۱۵ درصد را برای شرکت‌هایی که کالا در ایالات متحده تولید می‌کنند، ارائه می‌دهد.

درسی کلیدی که آقای ترامپ از دوران ریاست جمهوری خود نتوانست بیاموزد این است که کسری تجاری ناشی از سطح تعرفه‌های واردات نیست، بلکه به دلیل کسری نرخ پس‌انداز کشور نسبت به نرخ سرمایه‌گذاری آن است. تا زمانی که کشور به اندازه کافی پس‌انداز نکند تا سطح سرمایه‌گذاری خود را پوشش دهد، کسری تجاری خواهد داشت. با داشتن این دانش، نباید تعجب‌آور بود که افزایش در اندازه کسری بودجه که سطح پس‌انداز کشور را کاهش می‌دهد، خود را در افزایش کسری تجاری نشان می‌دهد. این کار را صرف‌نظر از سطحی که در آن تعرفه‌ها برای شرکای تجاری ما تعیین می‌شود، انجام خواهد داد.

اگر یک چیز وجود داشته باشد که بتوانیم در مورد دوره دوم ترامپ مطمئن باشیم، این است که وضعیت مالی عمومی ما بدتر خواهد شد. بر اساس گزارش کمیته بودجه مسئولانه، طی دهه آینده، کاهش مالیات ترامپ می‌تواند حدود ۷.۷۵ تریلیون دلار به بدهی عمومی اضافه کند که به بیش از ۱۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش خواهد یافت.

با این نوع چشم‌انداز مالی عمومی، کسری تجاری کلی ما افزایش می‌یابد. این خطر، همراه با مالیه عمومی ناپایدار ما، سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را به از دست دادن اعتماد به تمایل و توانایی دولت ما برای بازپرداخت بدهی‌ها دعوت می‌کند. این به نوبه خود، هم می‌تواند منجر به بحران دلار و هم افزایش امیدهای بهره بلندمدت شود.

ما باید امیدوار باشیم که اگر آقای ترامپ در انتخابات هفته آینده پیروز شود، حداقل میزان کاهش مالیاتی که در طول مبارزات انتخاباتی وعده داده بود را تعدیل خواهد کرد و از تشدید مشکل کسری دوقلو ما جلوگیری خواهد کرد. در غیر این صورت، باید خود را برای سورتمه‌های اقتصادی بسیار خشن در سال پیش رو آماده کنیم.